بعضی وقتها که چه عرض کنم بیشتر اوقات از چیزهایی که برام پیش میاد سر درنمیارم و اصلا نمیدونم چرا سر من میاد
ولی امروز کشف بزرگم این بود که اقا بعضی وقتها برای منم اتفاقای خوب میفته البته اگر مثل خیلی وقتها که اتفاقهایی که فکر میکنم خوبن ولی از جهنم بدترن از اب در نیاد
اگر زندگی را میبخشیدم
به بوسه ای میخندیدم و
بعد از نگاهی جان میدادم
امدم بگم خیلی جالبه ولی بیشتر از جالبی مسخرس
یادمه تو وبلاگ قبلیم چندین بار از این نوشته بودم که چرا تا همه چیز میاد درست شه
یه برنامه ای سرت پیاده میکنن که خوشی و خوبی یادت بره
امروز یکی از همون برنامه ها دوباره سرم در امد
تا امدیم بفهمیم حساب ۲و۲ تا مون چه شکلیه همچین زدن تو کاسه کوزمون که انگار برق ۲۲۰ ولت گرفتتم